معرفی امیر شهر زندگانی حاج آقا بزرگ عراقی

گزیده ای از کتاب  :
به طور خودجوش هر صبح، برای ایشان نان سنگک می خریدم و به در خانه شان می بردم. آقا هم مرا مورد محبت قرار می داد تا اینکه یکی از همین صبح ها، وقتی آن عارف بزرگ نان سنگک را از من گرفت، پرسید:
شما کجایی هستید؟
گفتم: اهل کرمانشاه هستم.
پرسید: از کجای کرمانشاه؟
گفتم: از کنگاور کرمانشاه!
آیت الله بهجت (ره)، بعد از قدری تامل، در حالی که نان سنگک به دست گرفته بودند؛ در چهره من دقیق شدند و فرمودند:

«کنگاور حاج آقا بزرگ!! کنگاور حاج آقا بزرگ!!»
«امیر شهر زندگانی حاج آقا بزرگ عراقی»، نگاهی زیبا و دلنشین به زندگانی مردی مخلص دارد که عمر خود را وقف اسلام کرد. خیلی ها شاید نام «کنگاور» را نشنیده باشند اما وقتی این کتاب را می خوانند درمی یابند که امیر این شهر هم مثل خود شهر

در گمنامی به سر می برد
در جای جای حکایات و لحظات کتاب، فی الواقع می توان درک کرد که ما همچون موری هستیم در برابر کوه. استاد محمدتقی اکبرنژاد، با قلمی سلیس و روان به زوایای مختلف زندگی شیخ محمدباقر محمدی عراقی پرداخته و بعد از خواندن کتاب است که می توان واقعا فهمید چرا ایشان را «حاج آقا بزرگ عراقی» لقب داده بودند

ضرورت درج نظر درباره امیر شهر زندگانی حاج آقا بزرگ عراقی

چنانچه محصول جدید  را خریداری نمودید و یا قبلا از آن استفاده کرده‌اید، می‌توانید با درج نظرات خود در بخش دیدگاه‌های همین سایت، سایر طلاب و دانشجویان را در تهیه این محصول راهنمایی فرمایید.بی تردید نظرات شما راهگشای طلاب حوزه های علمیه خواهد بود.